فارغ التحصیلی
القصه بعدا فهمیدیم که آن روز کذایی روز اعلام نتایج قبولی های دیپلم بوده و آن گرد سپید هم چیزی نیست جز پودر بچه که شخص دیپلمه برای اعلام قبولیش بر سر و روی خود و نزدیکانش پاشیده و تا شب به شادی در کوی و برزن می پردازند!!
و اما اکنون که این مطالب را می نویسم هفته ایست که سرسام گرفته ام از دست سوت و اگر با من باشد دستور اکیدی بر بستن کلیه شرکتهای سوت ساز و سوتک ساز و امثالهم خواهم داد!!! البت جهت اطلاع عموم عرض کنم که مریض خانه ما نزدیک می خانه ایست که آهنگهای دیمبال و دومبالش را دیگر گوش ما خودبخود حذف می نماید!!و نمی شنود!!ولی هر چه کرد طفلک در این یک هفته صدای سوت را نتوانست حذف کند!!!حتما می پرسید مگر اینجا هر روز دیپلم میدهند که سوت ها تمامی ندارد!! لکن میان سوت ما تا سوت دیپلم تفاوت از زمین تا اون زمین است!! در همسایگی ما دانشگاهی نیز وجود دارد که موقع دفاع از پایان نامه ها سوتک بازیش آغاز می شود!! و من مانده ام که چرا شانس من اینچنین مورد عنایت قرار گرفته که از قضای روزگار همیشه استثنائات در تقدیر ما گنجانده می شود!!و سوتک بازی این دانشگاه در مراسم دفاع هم ادامه دارد!!
آخر مرسوم در دیگر دانشگاه ها سوتک بازی فقط در جشن فارغ التحصیلی است و پس از آن هم فارغ التحصیل جماعت را بر خودرویی مزین در سطح شهر تابانده و راننده چهارچراغ و بوق می زند و سرنشینان در حال حرکات موزون در خودرو سوت را از گوش یکدیگر دریغ نمی دارند! فارغ التحصیل جماعت هم اگر ماشین سان روف دار باشد باید از سان روف خود را به رهگذران بنمایاند. و اگر نباشد که باید شیشه ماشین را پایین آورده نیم تنه را از ماشین خارج و در پنجره ماشین جلوس نماید. این است که چون چند صباحی است رخصت دفاع داده اند گوش ما بی دفاع مانده!! خداوندا پرده گوش ما را در از دسترس سوت و سوتکی در امان نگهدار!!!
راستی برای بعد از دانشگاه دیگر از پودر بچه استفاده نمی شود!! همان لباس مخصوص کفایت می کند!! این را گفتم که یه وقت در مراسمات فارغ التحصیلی دانشجویی پودر بچه نزنید بگین آفریقا یکی گفته می زنن!! دیپلمه ها خود دانن!!
